عالم ربانى، فَقِيه صمدانى و مرجع انقلابى حضرت آيت الله العظمىسيد عبدالكريم موسوى اردبيلى به عالم باقى شتافت و با شكوه و عظمت تشييع و در جوار حضرت فاطمه معصومه روى در تيره تراب كشيد. بيان فضائل اخلاقى، جايگاه علمىو انقلابى و ابعاد شخصيتى آن فَقِيه فقيد سعيد ضرورتى است كه لابد، نسبت به آن اقدام خواهد شد. اما راقم اين سطور به دليل ارادتى كه به معظم له داشتم و لطفى كه ايشان به اينجانب داشتند، در ايام وفات ايشان بيان خاطره اى از سماحت آن مرجع انقلابى را براى اداى وظيفه بر خود فرض دانستم.امام جماعت مسجد اميرالمؤمنين(ع) در سالهاى پيش از انقلاب، عضو شوراى انقلاب و از سلسله جنبانان نهضت و جمهورى اسلامىكه در اين ايام دار فانى را وداع گفت، از ياران ديرين و صديق امام بود كه نام نورانى ايشان، قرين رخدادهاى مهم دوران حيات انقلاب اسلامى بود. از مهمترين مسئوليتهاى ايشان، رياست قوه قضائيه بود كه از آن دوران خاطرهاى دارم و به نشان ارادت به سماحت آن فقيد سعيد خاطره را نقل مىكنم... سال 1367 بود و اينجانب مسئوليت شبكه سراسرى صداى جمهورى اسلامىايران را برعهده داشتم.در آن سالها به سبب جريان دفاع مقدس از سويى و محدوديت شبكههاى تلويزيونى به دو شبكه آن هم در ساعات شب از سوى ديگر و هم وجود نيروهاى توانا و خوش قلم، راديو مخاطبان فراوانى داشت. در روز هشتم بهمن ماه به مناسبت سالروز ولادت حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا(س) برنامه صبحگاهى دو ساعته راديو - به جاى برنامه خانواده كه به صورت زنده پخش مىشد- اختصاص به ويژه برنامه اى توليدى در مورد آن حضرت و «روز زن» داشت. نوع برنامه تركيبى و حاوى نمايش، شعر و آواز، گزارش و بخشهاى جذاب ديگر بود كه در گروه معارف اسلامىراديو تهيه شده بود.بعداز ظهر آن روز بود كه از منبعى موثق مطلع شدم كه به امام خمينى گزارش داده شده است، كه در يك برنامه راديويى به ساحت مقدس حضرت زهرا(س) اهانت شده است و امام در اين مورد حكمىصادر فرموده اند -البته در مورد چگونگى گزارش، انگيزهها و اشخاص گزارش دهنده نكاتى وجود دارد كه خارج از حوصله اين مقال است...- ناگفته نماند كه چند روز پيش از آن، امام از انباشته شدن پروندهها در محاكم اظهار نارضايتى كرده و به رسيدگى دقيق و سريع و عادلانه پروندههاى قضائى تاكيد فرموده بودند و اينك امام حكمىصادر كرده بودند با اين مضمون كه توهين كنندگان به ساحت حضرت زهرا بايد مجازات شوند. با اينكه دستور امام به صورت نامه اى با لحن تند خطاب به جناب آقاى محمدهاشمىصادر شده بود، اما در نامه مشخص شده بود كه مسئوليت بررسى و اقدام بر عهده قوه قضائيه است. با توجه به اقوال مختلف از دستور حضرت امام، متن نامه معظم له را از صفحه 76 جلد 21مجموعه صحيفه نور عيناً نقل ميكنم:
«آقاى محمدهاشمىمديرعامل صدا و سيماي جمهوري اسلامي
با کمال تاسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداي جمهوري اسلاميمطلبي در مورد الگوي زن پخش گرديده است که انسان شرم دارد بازگو نمايد. فردي که اين مطلب را پخش کرده است تعزير و اخراج ميگردد و دستاندرکاران آن تعزير خواهند شد. در صورتي که ثابت شود قصد توهين درکار بوده است، بلاشک فرد توهينکننده محکوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اين گونه قضايا تکرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدي مسئولين بالاي صدا و سيما خواهد شد. البته در تماميزمينهها قوه قضاييه اقدام مينمايد.»
حالا چند روز بعداز بيانات تحكمآميز حضرت امام، قوه قضائيه مىخواست با تحكم و فوريت حكم امام را عملى كند. صبح روز بعد شوراى قوه قضائيه رسيدگى را به دادگاههاى عمومىو انقلاب تهران محول كرده بود كه محل آن در مجاورت ساختمان راديو يعنى ميدان پانزده خرداد بود. ساعت حدود 9 صبح چند ضابط قضائى به راديو مراجعه و همه عوامل دخيل در توليد و پخش برنامه اعم از نويسنده، تهيه كننده، گزارشگر، سردبير برنامه، مدير گروه معارف و مدير كل پخش و حتى مدير گروه نظارت راديو را با خود بردند....نوار پخش شده هنوز از ساختمان پخش در جام جم به توليد راديو در پانزده خرداد برنگشته بود. گفتيم فوراً نوار را بياورند. موضوع مورد بحث، گزارش تهيه شده از باشگاه حجاب بود كه مصاحبه شونده گفته بود: در انتخاب الگو براى نسل ما شأن و شرايط حضرت زهرا طورى است كه ما نمىتوانيم به حضرت زهرا نزديك شويم و از او تبعيت كنيم، بلكه بايدالگويى مانند «اوشين» را كه به زمان و شرايط ما نزديكتر است براى خود الگو قرار دهيم. اوشين بازيگر سريال معروف ژاپنى با نام «سالهاى دور از خانه» است كه به عنوان دختر روستايي با رنج فراوان و در عين نادارى در اثر تلاش و تحمل سختيها به مراتب مهمىاز موفقيت دست يافته بود. فراموش نمىكنم كه بعد از جلب افراد دستاندركار برنامه و رسيدن نوار چندين بار به اتفاق برخى همكاران و معاونين آن را به دقت گوش كرديم. استنباط وجود وهن بعيد مىنمود، اما با اين حال چند نَفَر مديران و برنامه سازان راديو در حال بازپرسى بودند. براى اينكه قاضى پرونده موضوع را با مستند آن مورد بررسى قرار دهد، نوار را از حرفه اى به كاست منتقل كرديم و در حالي كه بعضى از همكارانم از جمله جناب احمد شيشهگران مدير گروه ورزش و تفريحات سالم بنده را همراهى مىكرد، طول حياط راديو را طى كرديم. راديو و دادسرا پاركينگ مشتركى داشتند. شيشه گران كه آن روز بسيار ملتهب بود و چندبار به دادسرا مراجعه كرده و خبر آورده بود، با لحن خاصى گفت: قاضى كه دارد سوار خودرويش مىشود كه برود. نزديك شدم و گفتم: براى اينكه در قضاوت مستند مورد بحث را داشته باشيد، نوار را مىخواستم به حضورتان بياورم. ايشان خنده اى كرد و گفت: احكامشان را صادر كردم و در حال انتقال به زندان هستند. تلاشهاى ما و ساير مقامات حتى مقامات قضائى براى تجديد نظر بى نتيجه بود. تا اينكه دست به دامان مرحوم آيتالله العظمىموسوى اردبيلى شديم. معظمله پس از بررسى موضوع از اشخاص مورد اطمينان و بويژه با ملاحظه سوابق و اعتقادات عميق مذهبى آنان در مقام رئيس قوه قضائيه نامهاى خدمت امام نوشتند و تقاضاى عفو براى همكارانمان كردند. اين اقدام بىسابقه آيتالله موسوى اردبيلى مورد موافقت امام خمينى(ره) واقع مىشود. وقتى نامه موافقت امام با عفو همكارانم را گرفتم، من كه از روند اجراى احكام قضائى اطلاع نداشتم، فكر مىكردم همان ساعت كه نامه آيتالله موسوى اردبيلى كه ذيل آن حجتالاسلام والمسلمين محمدعلي انصارى مراتب موافقت امام با عفو را مرقوم فرمودهاند، به زندان قصر برسانم آنها آزاد خواهند شد... اما آن سيد شوخ رئيس زندان ضمن اينكه راهنمايى كرد كه «نامه بايد از طريق اجراى احكام دادگسترى به ما ابلاغ شود» گفت: خدا آقاى موسوى اردبيلى را حفظ كند براى رهايى بچههاى راديو از خودگذشتگى كردند، اما مىدانى اگر اين بچههاى عميقاً متدين و فرهنگى چند سال مهمان ما بودند. چه مقدار اصلاح در وضع زندان و زندانىها پيش مىآمد؟ در اين جريان رئيس وقت صداو سيما جناب محمدهاشمىرفسنجانى از لحظه ورود همكارانم به زندان قصر با حضور خود و اقدامهاى متعدد باعث قوت قلب بودند، همچنين جناب محمدعلى ايزدى مديركل وقت صداى جمهورى اسلامىكه ارتباط وثيقى با دفتر حضرت امام داشتند در تبيين اعتقادات متقن مديران راديو بسيار كوشيدند و بالاخره جناب دكتر ابوالقاسم قاسم زاده - داماد آيت الله موسوى اردبيلى- كه در آن مقطع معاون برون مرزى صدا و سيماى جمهورى اسلامىايران بودند، تلاشهاى فراوانى داشتند، بنده هم به وظيفه خود در حمايت از همكارانم و مديران راديو عمل كردم، اما نام آيت الله العظمىموسوى اردبيلى قرين اين اقدام باارزش در تاريخ قضا و فرهنگ انقلاب اسلامىماندگار شد.